درباره من

به نام خدا

محمد رضا اعظمی راد متولد سال 1360 در شهر یزد هستم

تحصیلات ابتدایی تا دیپلم را در شهر یزد گذراندم و در سال 1379 وارد حوزه علمیه شهرضای اصفهان شدم و بعد از اتمام پایه‌ی سوم، وارد حوزه علمیه امام صادق (علیه‌السلام) در اردکان یزد شدم و تحصیلاتم را تا پایه ششم ادامه دادم

با ورود به حوزه علمیه قم در سال 1385 و ادامه تحصیل تا پایه ی دهم در  درس خارج مراجع معظم تقلید خصوصا مراجع عالی قدر  آیات عظام سبحانی و مکارم  حضور یافتم و  سه سال شاگردی کردم و یک سال در درس خارج استاد احمد عابدی حضور یافتم و یک سال از محضر درس پربار استاد اکبر ترابی شهرضایی استفاده کردم و یک سال از درس خارج استاد حسین رجبی (مربی گروه مذاهب فقهی دانشگاه ادیان قم) بهره بردم

ملبس شدن به لباس روحانیت

حقیر در سال 1386 ملبس به لباس مقدس روحانیت شدم و افتخار می کنم که لباس خدمت گذاری به دین و لباس مقدس پیامبر (صلی الله علیه و آله) را پوشیدم امید وارم بتوانم مایه ی آبرو و زینت برای امام صادق (علیه السلام) باشم.

روایت خوانی

حقیر روایت خوانی را از پایه ی اول طلبگی در مسجد حوزه علمیه صاحب الزمان شهرضا (معروف به کتابخانه صاحب الزمان) با تشویق مرحوم ممیز (رضوان الله تعالی علیه) آغاز نمودم و چندسال بعد وقتی به قم هجرت کردم در مسجد مدرسه علمیه گلپایگانی بعد از نماز ظهر و عصر روایت خوانی را به طور جدی ادامه دادم 
آن روزها حاج آقای ثابتی پیش نماز مسجد مدرسه گلپایگانی بودند و با توجه به درخواست مخاطبین به روایات داستانی و عددی بیشتر روی آوردم در مدرسه گلپایگانی استاد عزیز و دلسوز حقیر آقای سید مرتضی میرکتولی همواره مرا در خواندن روایت یاری می نمودند و توصیه هایی داشتند که هرگز آنها را فراموش نخواهم کرد از جمله توصیه های آقای میر کتولی این بود که: 
1. بعد از بسم الله و قبل از هر چیزی سند حدیث را بگویید چون مخاطبان شما طلبه هستند 
2. روایات خلاف مشهور و روایاتی که مراجع کنار گذاشته اند و معتبر ندانسته اند نخوانید 
3. در آخر یک دعا متناسب با آن حدیث ایراد کنید 
و توصیه های دیگر که الحق دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه حدیث خواندن آموخت. 
در سالهای آخر اقامت در قم چون به پردیسان کوچ کرده بودم رفت و آمد تا مدرسه گلپایگانی سخت بود و حقیر برنامه نقل حدیث را به دانشگاه ادیان و مذاهب قم انتقال دادم که با استقبال بسیار خوب مسوول فرهنگی دانشگاه ادیان (آقای میثمی) روبرو شدم و حقیر را بسیار دلگرم کرد و تشویق نمود که روایت خوانی را ادامه دهم. 
حقیر سراپا تقصیر هم اکنون برنامه روایت خوانی را در فضای مجازی ادامه می دهم.

یکی از مشکلاتی که همواره در مسیر روایت خوانی و نقل حدیث با آن مواجه بودم این بود که مثلا در ایام فاطمیه ساعتها وقت می گذاشتم و مطالعه و تحقیق می کردم و روایاتی را در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) جمع آوری می کردم و می خواندم بعد سال بعد که فاطمیه می شد دوست داشتم همه روایاتی که در سالهای گذشته خواندم در اختیارم باشد تا مطالب را دسته بندی کنم و مطالب آن سال جدید را اضافه کنم و احیانا اگر یک روز در ایام فاطمیه وقت نکردم مطالعه کنم از روایات سالهای گذشته بخوانم ولی وقتی به دنبال برگه های سال گذشته می گشتم پیدا نمی شد که نمی شد مخصوصا با توجه به مستاجری ما هر سال کتابها و برگه هایم در اسباب کشی این طرف و آن طرف می ریخت و گم می شد.

در این وانفسا ناگهان با نرم افزار فیشنگار نور آشنا شدم وای گویی آب سرد و گوارایی بود برای یک انسانی که از تشنگی دارد می میرد مخصوصا که این امکان را داشت که به هر فیش بی نهایت موضوع می شود اضافه کرد و سایر امکنات فوق العاده ای که فیشنگار نور داشت و دارد خب حقیر کار را با فیشنگار شروع کردم و چند سالی ادامه دادم و اکنون هم یک بانک اطلاعاتی به نام حدیث گلپایگانی دارم که رایگان در اختیار دوستانم قرار می دهم البته اول باید نرم افزار فیشنگار را تهیه کنید و نصب کنید و راهنمایش را  که یک فایل ویدئویی است ببیند بعد بانک اطلاعاتی من را اضافه کنید و خودتان هم بانک جدید می توانید بسازید.

با این وجود بعضی از دوستان اعتراض می کردند که ما نرم افزار فیشنگار را نداریم و یاد نمی گیریم و بروزرسانی ها را دیر به دست ما می رسد  و... و پیشنهاد دادند یک سایت بسازید و همه ی این روایات زیبا را در آن قرار دهید که همه راحت بتوانند استفاده کنند حقیر اول وبلاگی به نام منبرستان ساختم و سپس آن را تبدیل به سایت کردم برای ورود به منبرستان اینجا کلیک کنید 
مشکل دیگری که فرارویم بود این بود که در وبلاگ و وبلاگی که فقط دامنه اش سایت است فضای چندانی برای بارگذاری فایلهای صوتی و تصویری نیست لذا حقیر با عضویت در سایت آپارات و گرفتن یک کانال تایید شده ی رسمی به نام منبرستان فایلهای تصویری منبرستان را اول آنجا بارگذاری کردم و سپس آدرس آن فایل را در سایتم قرار دادم.

تبلیغ

1. رمضان 1386 زارکوئیه

روستای زارکوئیه اولین تجربه تبلیغی من بود بسیار نگران بودم که چه می شود و آیا می توانم وظیفه تبلیغی ام را خوب انجام دهد یا نه با کتاب تربیت فرزند آقای مظاهری شروع نموذم خیلی برای منبرهایم مطالعه می کردم و وقتی کم کم شروع کردم احساس کردم می توانم کم کم ادامه دهم و خدا مرا یاری نمود.

2. محرم 1386 احمد آباد زهکلوت رودبار کرمان

3. صفر 1386 مزرعه آقا

4. رمضان 1387 زارکوئیه

5. محرم 1387 شهر یزد

6. رمضان 1388 دهنو

7. محرم 1388 فهرج کرمان

8. رمضان 1389 سنجدک

9. محرم 1389 شهر یزد

10. تابستان 1390 شهر یزد مسجد چهار منار

11. رمضان 1390 شهر یزد

12. محرم 1390 شهر یزد

13. رمضان 1391 نور آباد

14. محرم 1391 شهر یزد

رمضان و تابستان 1392 به علت امتحان شفاهی درس خارج به تبلیغ نرفتم

15. محرم 1392 شهر یزد

16. رمضان 1393 شهر یزد مسجد الرضا

17. تابستان 1393 شهر یزد مسجد الرضا

18. رمضان 1394 رحمت آباد یزد

19. تابستان 1394 رحمت آباد یزد

20. محرم 1394 شهر یزد

21. رمضان 1395 رحمت آباد یزد

22. تابستان 1395 رحمت آباد

23. محرم 1395 رحمت آباد و شهر یزد

24. پاییز 1395 رحمت آباد یزد

اساتید من که در سایت اندیشوران نیستند
استاد محمد ابراهیم کفیل تفسیر المیزان صرف ساده و نحو مقدماتی
استاد محمد رضا میرحسینی زاده صرف ساده صرف آسان
استاد شیخ محمد حسین رهایی رساله توضیح المسائل
استاد شیخ یحیی رهایی مسائل فقهی
استاد سید میر محمدی استاد صرف ساده و نحو مقدماتی و کتاب راهنمای منطق شهید مطهری و آموزش فقه و ...
استاد قاسمی سیوطی و منیه المرید
استاد ناظم منطق تعلیمی و آموزش عقائد
استاد تصدیقی مغنی و جواهر البلاغه
استاد کاظم مهدوی رساله توضیح المسائل و اصول کافی کتاب العقل و الجهل و کتاب الحجه
استاد قادر حیدری فسایی خریط فن اصول و فقه کفایه
استاد محمد رضا نائینی
استاد سید مرتضی میر کتولی
استاد عباسی (غفاری) استاد اخلاق و مشاور حقیر
استاد شیخ علی میرزا زاده
استاد شاکر اردکانی
استاد ناصر مقیمی اردکانی
استاد شیخ مجید جعفری
استاد شیخ رضا جعفری سروی رساله توضیح المسائل و الموجز فی اصول الفقه و لمعه و اصول مظفر
استاد مختاری ( لمعه )
استاد کرباسی (رساله توضیح المسائل)

حج و زیارت

ماجرای پایان نامه

مستأجری

تدریس

استاد محمد ابراهیم کفیل

یکی از اساتید برجسته و نمونه ی حوزه علمیه قم استاد عزیز محمد ابراهیم کفیل هستند حقیر در شهرستان شهرضای اصفهان با ایشان آشنا شدم سال اول طلبگی یک دفتر پر از سوال نوشته بودم و منتظر کسی بودم که بتواند پاسخ قانع کننده دهد و به این سادگیها قانع نمی شدم تا اینکه در یک روز تعطیلی یکی حلقه بزرگ در قدیمی کتابخانه صاحب الزمان را آرام زد تق تق تق خادم مدرسه بلند گفت برو از در کوچه بیا چند دقیقه بعد یک روحانی معمم زیبا و خنده رو وارد شد بعد از سلام دستم را محکم فشرد من لباس ورزشی و کفش ورزشی پوشیده بودم که بروم ورزش ولی ناگهان به آن روحانی خنده رو گفتم چندتا سوال نوشتم می توانید جواب دهید گفت آره الان وقت دارم رفتیم طبقه بالا در حجره ی من یادش به خیر چه حجره ی زیبایی داشتم دقیقا سال 1379 بود استاد شروع به پاسخگویی کرد و جوابها را املا می کرد و من می نوشتم و غنیمت می شمردم واقعا استفاده کردم بعدها فهمیدم استاد سالیان زیادی در مدرسه حقانی قم تدریس داشتند و تقریبا 15 سال شاگرد درس تفسیر استاد جوادی عاملی بودند البته این چنین جوابهایی از این استاد بزرگ بعید نبود ولی برای من که پایه اول بودم و با اساتید قم آشنا نبودم تازگی داشت استاد در طول چند جلسه تمام سوالات را پاسخ داد بعد گفتم استاد نصیحتی بفرمایید گفت افراط و تفریط نکن و گذشت و من همچنان با استاد در ارتباط بودم تا اینکه در سال 1385 به قم آمدم و در درس تفسیر استاد شرکت می کردم و استاد اخلاقم هم ایشان بودند و از نظر اخلاقی هم بنده را راهنمایی می کردند و هنوز هم از این استاد عزیز استفاده می کنم در نوشتن پایان نامه هم استاد مشاور بنده بودند و خیلی به من کمک کردند و در آخر در جلسه دفاع وقتی استاد داور گفت این پایان نامه اصلا قابل دفاع نیست و باید از نو نوشته شود استاد کفیل یک دفاع جانانه نمود و بنده با نمره عالی قبول شدم هرگز جلسه دفاع پایان نامه سطح سه را فراموش نمی کنم استاد محبت ویژه ای نمود. و هم اکنون هم برای مشاوره درسی و اخلاقی پاسخگوی من و سایر دوستان هستند خدا خیرشان بدهد.

نیاز به هم مباحثه