چطور شده که بنده من به من توجه ندارد؟؟؟
خدای تبارکوتعالی میفرماید: به عزت و جلال و عظمت و تسلطم بر عرشم قسم! [خداوند چهار قسم میخورد که] هر کس به غیر از من امید ببندد قطعا امیدش را ناامید خواهم کرد، [و به این اندازه هم اکتفا نمیکنم] و در میان مردم جامه ذلت بر تن او میپوشانم و او را از قرب خودم بیرون میاندازم و و از فضل و رحمتم دور میسازم. [بعد خدای متعال از چنین بندهای گله میکند که] آیا در هنگام شداید به غیر من امید میبندد در حالیکه سختیها همه در دست قدرت من است و او به غیر من امید دارد؟! [در ادامه در قالب استعارهای بسیار زیبا میفرماید:] و با فکر خودش درِ خانه دیگری را میکوبد [کنایه از اینکه با فکر خود به در خانه کسی میرود و مدام فکر میکند که چه بگوید و چه کار کند که صاحب این خانه مشکل او را حل کند] در حالیکه کلید همه درها در دست من است و درها همه بسته است ولی درِ خانه من برای کسی که مرا بخواند باز است؟! مگر چه کسی برای مشکلات و سختیهایش حقیقتا به من امید بست و من با وجود آن مشکلات امیدش را قطع کردم، و چه کسی در کارهای بزرگ به من امیدوار گشت و من امیدش را از خودم بریدم [تا بگوید: چون خداوند جواب نمیدهد به سراغ دیگری رفتم]؟! من آرزوهای بندگانم را در پیش خودم محفوظ قرار دادم [که از بین نرود] اما آنها به حفاظت من راضی نشدند [ و من را قبول ندارند و میخواهند کسی دیگر آنها را برایشان حفظ کند]! آسمانهایم را [که شما وسعتشان را نخواهید دانست] از کسانی (فرشتگانی)4 پر کردم که از تقدیس و تسبیح من خسته نمیشوند و به آنها امر کردم که درهای بین من و بندگانم را نبندند؛ اما مردم به سخن من اعتماد نکردند! آیا کسی که مشکلی از جانب من برای او پیش آمده نمیداند که این مشکل را کسی نمیتواند حل کند مگر به اذن من؟! [خدای متعال باز با بیانی دیگر گله کرده، میفرماید:] پس چرا میبینم که از من رویگردان است در حالیکه من با جود خود چیزهایی را به او بخشیدم که از من درخواست نکرده بود، اما وقتی آنها را از او گرفتم، او از من بازگرداندن آنها را درخواست نکرد و از غیر من درخواست کرد؟! آیا نظرش درباره من این است که من قبل از درخواستْ شروع به عطا و بخشش میکنم اما بعد از آن اگر از من درخواست شود پاسخ بندهام را نمیدهم؟! آیا من بخیلام که بندهام مرا بخیل میپندارد؟! و آیا جود و کرم از صفات من نیست؟! و آیا عفو و رحمت به دست من نیست؟! و آیا من محل آرزوها نیستم؟! پس چه کسی غیر از من میتواند آنها را قطع کند؟! پس آیا آرزومندان نمیترسند که به غیر من امید ببندند؟! [خدای متعال در ادامه نکتهای را بیان میکند که تصور آن نیازمند دقت است. میفرماید:] پس اگر اهل آسمانهایم و اهل زمینم همگی آرزو کنند، سپس به هر یک از ایشان مانند آنچه که همه آرزو کردند عطا کنم، از ملک من به اندازه عضو یک مورچه هم کم نمیگردد؛ و چگونه ملکی کم گردد که قوامش به اراده من است؟! [فقط جمعیت انسانها میلیاردها نفر است و اگر هر کدام خواستهای داشته باشند میلیاردها خواسته خواهد شد. خدای متعال میفرماید: اگر من به هر یک از بندگانم به اندازه خواسته همه بندگانم یعنی میلیادرها میلیارد عطا کنم، ذرهای از ملک من کم نمیگردد. خزانه خداوند همان اراده اوست و هر چه اراده کند همان موجود میشود.] پس بدا به حال کسانی که از رحمت من ناامیدند [و به در خانه دیگران میروند] و بدا به حال کسانی که [با این قدرت و عظمتی که من دارم] در مقام نافرمانی من برآمدند و مراعات مقام مرا نکردند.»
اَلْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ
قَالَ: کُنَّا فِی مَجْلِسٍ نَطْلُبُ فِیهِ اَلْعِلْمَ وَ قَدْ نَفِدَتْ نَفَقَتِی فِی بَعْضِ اَلْأَسْفَارِ
فَقَالَ لِی بَعْضُ أَصْحَابِنَا مَنْ تُؤَمِّلُ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِکَ
فَقُلْتُ فُلاَناً
فَقَالَ إِذاً وَ اَللَّهِ لاَ تُسْعَفُ حَاجَتُکَ وَ لاَ یَبْلُغُکَ أَمَلُکَ وَ لاَ تُنْجَحُ طَلِبَتُکَ
قُلْتُ وَ مَا عَلَّمَکَ رَحِمَکَ اَللَّهُ
قَالَ إِنَّ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ حَدَّثَنِی أَنَّهُ قَرَأَ فِی بَعْضِ اَلْکُتُبِ
أَنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ
وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی وَ مَجْدِی وَ اِرْتِفَاعِی عَلَى عَرْشِی لَأَقْطَعَنَّ أَمَلَ کُلِّ مُؤَمِّلٍ [مِنَ اَلنَّاسِ] غَیْرِی بِالْیَأْسِ
وَ لَأَکْسُوَنَّهُ ثَوْبَ اَلْمَذَلَّةِ عِنْدَ اَلنَّاسِ
وَ لَأُنَحِّیَنَّهُ مِنْ قُرْبِی
وَ لَأُبَعِّدَنَّهُ مِنْ فَضْلِی
أَ یُؤَمِّلُ غَیْرِی فِی اَلشَّدَائِدِ وَ اَلشَّدَائِدُ بِیَدِی
وَ یَرْجُو غَیْرِی وَ یَقْرَعُ بِالْفِکْرِ بَابَ غَیْرِی وَ بِیَدِی مَفَاتِیحُ اَلْأَبْوَابِ وَ هِیَ مُغْلَقَةٌ
وَ بَابِی مَفْتُوحٌ لِمَنْ دَعَانِی
فَمَنْ ذَا اَلَّذِی أَمَّلَنِی لِنَوَائِبِهِ فَقَطَعْتُهُ دُونَهَا
وَ مَنْ ذَا اَلَّذِی رَجَانِی لِعَظِیمَةٍ فَقَطَعْتُ رَجَاءَهُ مِنِّی
جَعَلْتُ آمَالَ عِبَادِی عِنْدِی مَحْفُوظَةً فَلَمْ یَرْضَوْا بِحِفْظِی
وَ مَلَأْتُ سَمَاوَاتِی مِمَّنْ لاَ یَمَلُّ مِنْ تَسْبِیحِی وَ أَمَرْتُهُمْ أَنْ لاَ یُغْلِقُوا اَلْأَبْوَابَ بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَلَمْ یَثِقُوا بِقَوْلِی
أَ لَمْ یَعْلَمْ [أَنَّ] مَنْ طَرَقَتْهُ نَائِبَةٌ مِنْ نَوَائِبِی أَنَّهُ لاَ یَمْلِکُ کَشْفَهَا أَحَدٌ غَیْرِی إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِی
فَمَا لِی أَرَاهُ لاَهِیاً عَنِّی
أَعْطَیْتُهُ بِجُودِی مَا لَمْ یَسْأَلْنِی ثُمَّ اِنْتَزَعْتُهُ عَنْهُ فَلَمْ یَسْأَلْنِی رَدَّهُ وَ سَأَلَ غَیْرِی
أَ فَیَرَانِی أَبْدَأُ بِالْعَطَاءِ قَبْلَ اَلْمَسْأَلَةِ ثُمَّ أُسْأَلُ فَلاَ أُجِیبُ سَائِلِی
أَ بَخِیلٌ أَنَا فَیُبَخِّلُنِی عَبْدِی
أَ وَ لَیْسَ اَلْجُودُ وَ اَلْکَرَمُ لِی
أَ وَ لَیْسَ اَلْعَفْوُ وَ اَلرَّحْمَةُ بِیَدِی
أَ وَ لَیْسَ أَنَا مَحَلَّ اَلْآمَالِ فَمَنْ یَقْطَعُهَا دُونِی
أَ فَلاَ یَخْشَى اَلْمُؤَمِّلُونَ أَنْ یُؤَمِّلُوا غَیْرِی
فَلَوْ أَنَّ أَهْلَ سَمَاوَاتِی وَ أَهْلَ أَرْضِی أَمَّلُوا جَمِیعاً ثُمَّ أَعْطَیْتُ کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ مِثْلَ مَا أَمَّلَ اَلْجَمِیعُ مَا اِنْتَقَصَ مِنْ مُلْکِی مِثْلَ عُضْوِ ذَرَّةٍ
وَ کَیْفَ یَنْقُصُ مُلْکٌ أَنَا قَیِّمُهُ
فَیَا بُؤْساً لِلْقَانِطِینَ مِنْ رَحْمَتِی
وَ یَا بُؤْساً لِمَنْ عَصَانِی وَ لَمْ یُرَاقِبْنِی